میگرن هدفمند

روی کیوسک را به گند کشیده‌اند.کارشان همین است.خزعبلاتی تحویل ملت می‌دهند که آدم رویش نمی‌شود این مطبوعه‌ها را بگذارد روی کیوسک.از وقتی یکی گفت مخالفان هدفمندی یارانه‌ها و آنهایی که سیاه‌نمایی می‌کنند و چوب لای چرخ هدفمندی می‌گذارند را باید اعدام کرد، کسی مخالفت که هیچ انتقاد هم نمی‌کند. در عوض عده‌ای که تمام وجودشان جهت اثبات این جمله است که "همه چیزمان باید به همه چیزمان بیاید" راه افتاده‌اند و سخن‌پراکنی می‌کنند و می‌خواهند هدفمندی یارانه‌ها را با "چیز" جور دربیاورند. یکی می‌گوید هدفمندی یارانه‌ها باعث کاهش مصرف سوخت می‌شود.دیگری می‌گوید هدفمندی یارانه‌ها باعث افزایش قدرت خرید مردم و رونق صنایع می‌شود.آن یکی می‌گوید هدفمندسازی باعث از بین رفتن بیکاری می‌شود.آن دیگری می‌گوید هدفمندی باعث رونق سرمایه‌گذاری خارجی!! می‌شود و به همین ترتیب و این طرح عظیم باعث افزایش بهره‌وری در تمامی عرصه‌ها، جلوگیری از حاشیه‌های اقتصاد، گل شدن شوت بازیکنان تیم ملی فوتبال، قبولی بیشتر دانش‌آموزان در دانشگاه، ازدواج جوانان، راحت کار کردن مزاج مردم... خواهد شد.
فی‌الواقع بهترین حرف همانی است که دکتر احمد سیف بیان کرد و گفت: "انگار قانون هدفمندی یارانه به جز سردرد مردم ایران همه مشکلات دیگر را حل خواهد کرد!"

شهلا لاله را کشته بود

روی کیوسک پر است از نشریاتی که عکس خدیجه جاهد یا همان شهلا را بر روی صفحه اول بزرگ چاپ کرده اند و از اعدامش نوشته اند.در دنیای مجازی هم وضعیت همان است.فقط بی پرواتر و صریح تر. تقریبا واکنش همه یکسان است: ناراحتند، عصبانی اند، افسرده اند، اشکی ریخته اند، به ناصر محمدخانی فحش داده اند و بد و بیراه گفته اند که احتمالا حقش هم هست، برای شهلا دل سوزانده اند، به نظام ناسزا داده اند یا هم با مجازات اعدام مخالفت کرده اند که احتمالا عاقلانه ترین واکنش هم همین بوده است.
اینها را گفتم که بدانید من هم با اعدام شهلا جاهد مخالف بودم.گفتم که بدانید من هم حالم از ناصر محمدخانی به هم می خورد.اما... با خودم می گویم مگر شهلا جاهد زن نبود؟ مثل همین زنانی که پس از اعدام او دارند به ناصر فحش می دهند و او را هرزه و هوسباز می خوانند. همین زنانی که به دنبال احقاق حقوق از دست رفته شان در قانون و این مملکت هستند. دمشان هم گرم.کار بجایی می کنند.
اما کاش این زنان همان موقع که شهلا هنوز زنده بود از او می پرسیدند چرا صیغه مردی شد که زن دیگری را به عنوان همسر در خانه داشت؟ چرا شهلا که خود زن بود حقوق زن دیگری را ... یکی مثل خودش را رعایت نکرد.
قانون مزخرفی است که به مردها اجازه داده چند همسر اختیار کنند. اما مطمئنا قانونی وجود نداشته و ندارد که شهلا را ملزم به ازدواج با مردی کند که زن داشت. خواهشا نگویید عشق بود که حالم به هم می خورد.
شهلا زنی بود که زندگی زن دیگری را از بین برد.اما مجازاتش این نبود.
همه این را می دانیم که ناصر به زور و اجبار شهلا را نگرفته بود.به او تجاوز نکرده بود؛ اگر پای هوسبازی و هرزه گری ناصر در میان است آیا شهلا در این وسط مقصر نبود؟
آیا شهلا فقط عاشق بود؟ هوس نداشت؟
نمیدانم در آن روز صبح؛ نُه سال قبل؛ شهلا لاله سحرخیزان را با چاقو کشت یا نه. اما مطمئنم که شهلا لاله را کشته بود.خیلی قبل از آن...زمانی که به گفته خودش عاشقانه با ناصر محمدخانی زیر یک سقف رفت. زمانی که با او خوابید.زمانی که برایش عشوه آمد. زمانی که برایش غذا پخت. زمانی که به گفته برخی دوستان صبح زمستان قبل از ناصر روی کاسه توالت نشست تا آن را برای عشقش!!! گرم کند.
شهلا لاله را زمانی کشت که خواست همسر ناصر محمدخانی شود.