خداحافظی با ایران دخت

هفته‏نامه ایران‏دخت لغو امتیاز شد.به همین سادگی! لغو امتیاز شد تا نشون بده که مملکت هر کی به هر کی تر از اون چیزیه که فکر میکنیم.هیات نظارت بر مطبوعات امروز تشکیل جلسه داد و هفته نامه ایران‏دخت رو نه توقیف که لغو امتیاز کرد.
مسئولان خبرگزاری فارس هم اونقد ذوق زده شدن که حتی تو خبر تنظیمی شون دستپاچه میان میزنن ماهنامه ایران دخت.نمیدونم شایدم از روی بیسوادی شون باشه. به هر حال این جور خبرها زودتر از همه به فارس می رسه دیگه.
از پارسال زمستون که شروع کردیم تا الان 49 شماره ایران دخت منتشر شد.40 شماره اول که بیشتر اجتماعی هنری بود و ما بازارچه داشتیم. 9 شماره اخیر هم گزارش اقتصادی.

ایران‏دخت رفت و دیگه می تونین مطمئن باشین که اول هفته دیگه نمیام بهتون بگم هفته‏تون رو با ایران‏دخت شروع کنین.از هفته دیگه نمیگم ایران‏دخت رو هر وقت از آب بگیری تازه س.چون دیگه ایران‏دختی در کار نیست.
فقط بعد این یکسال نمیدونم این سه‏شنبه شب رو کجا باید تا صب بیدار بمونم.


بعدالتحریر: در ادامه جلسه پربار هیات نظارت بر مطبوعات روزنامه اعتماد هم با نامه امضا شده جناب رامین توقیف شد.

21 نظرات:

ناشناس گفت...

ماشالا خبرگزاری فارس تبدیل شده بخ خبرگزاری نفرین شده
همه چی رو زدتر از موعد اعلام می کنه
خدا از خیرشون نگذره

اینا با اندیشیدن مشکل دارن بیشرفا

ناشناس گفت...

:SS

اینطوری نگو آقا ری ضا

سعید گفت...

سردترین شب های زمستون, هفته ی آخر اسفنده

مهتاب گفت...

:-|جدی؟

من تازه رفته بودم تو فکرش که بخرم
آخرشو خیلی غمگین تعریف کردی
گریمون گرفت:((

بهانه گفت...

دلم تنگ میشه واسه تبلیغ کردن ایران دختت....

ناراحت شدم..خیلی...نه به خاطر اینکه دیگه روزای چارشنبه چشماتون از بیخوابی قرمز میشه...به خاطر تمام دختران ایران....

بهانه گفت...

قرمز نمیشه...

فاطمه گفت...

میدونم الان داره سخت میگذره،اما اندیشه با توقیف متوقف نمیشه.
گرچه جای ایران دخت خالیه.

کرو با خشم و غم گفت...

:S
:(

خیلی بـــــی شووووووووووووععععععووووورن

م. گفت...

همچین دور از انتظار نبود. ولی فکر نمیکردم توی این موقعیت این اتفاق بیوفته. حالا موقته یا کلن از بیخ و بن ترکوندنش؟

رضا گفت...

@حاجی لغو امتیاز شد.
یعنی به کل خلاص

آبجی خانوم گفت...

دور از انتظار نبود! خودت که بهتر با دنیای روزنامه نگاری آشنایی!!! ایراندخت لغو امتیاز شد ولی فردا جاش و به یه هفته نامه دیگه میده! شاید فقط اسمش فرق کنه! به قول دوستمون مهم اون اندیشه پشت سرشه!

Cma گفت...

hey beterekam man! k taze tasmim dashtam beram bgiramesh :((

Cma گفت...

vaghean narahat shoda vasat :((

سارا گفت...

وقتی چیزی که دوسش داری و براش از فکرت ، اندیشت ، جسمت مایه میذاری رو ازت میگیرن خیلی سخت میگذره اما منم مثل بقیه مطمئنم از یه جای دیگه بازم میشه زندش کرد فقط عنوانش ممکنه فرق کنه

با این وجود خیلی متاسف شدم

فرشاد نوروزپور گفت...

عمو رضا امروز بچه ها گفت محمد تذكر خورده. اومدم ازت بپرسم چريان چيه كه اين خب رو ديدم.
باور نميكني وي داره گريم ميگيره.
ازادي مطلق..

داريوش در حال آه كشيدن با حسرت گفت...

راستش رو بخواي از خيلي وقت پيش منتظر بودم
از همون روزي كه با هم بوديم و گفتي رامين اومده سر كار، از همون روز منتظر بودم كه بياي بگي ايراندخت هم بسته شد.
برادر من كشور آزاديه بيانه، اما خوب نه هر بياني ديگه.
از اين به بعد سه شنبه ها دور هم جمع ميشيم تو تو هم دلتنگ ايراندخت نشي

مریم گفت...

من کلی خاطره خوب از ایران دخت دارم

اولین باری که دوتایی رفتیم بیرون ایران دخت بهم دادی

اولین باری که اسمم رفت تو ایران دخت کلی ذوق داشتم

ولی الان ذوق ندارم ، چون همه جا خفقانه
:(

م. گفت...

من از خوندن کامنت مریم الان دارم صورت خودمو چنگ میندازم و زار میزنم. واقعن چه فاجعه ای. چه مصیبتی


لوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول

PARAND گفت...

باعث تأسفه
هر چند تا همین حالا هم یک نشریه با این حجم مخاطب بیش از حد انتظار تحمل شده بود !
واقعاً جای تبریک داره البته !!
سخنان ادیبانه ی جناب رامین رو هم تو 20:30 شنیدم !
خوبه که این ادبیات گفتاری و نوشتاری رو همه جا به منصه ظهور بذارن !

تو این چند ماه و حتی قبل تر بارها این احساس تلخ رو تجربه کردیم ..
باید کم کم عادت کنیم ..
هم شما بعنوان خالقان یک نشریه یا روزنامه که برای خلقش یک روز، یک هفته یا یک ماه زحمت می کشید ..
و هم ما بعنوان مخاطبانش که یک روز، یک هفته یا یک ماه باهاش زندگی می کنیم ..

م.پارسا(4ساله از تهران) گفت...

خسته نباشي.
لويي پاستور توي وصيت نامش نوشته بود(يه چيزي تو اين مايه ها)
در كارگاهها و آزمايشگاههاي خود كار كنيد جوري كه وقتي به پايان كار رسيديد از خود سوال كنيد "من براي كشورم چه كردم" و در ادامه به اين جواب غرور آفرين برسيد كه" من هر آنچه در توانم بود انجام دادم"
توي پايان كار ايراندخت به همه بر و بچه هاي اون خسته نباشيد ميگم.

فرشته گفت...

مخلصيم آقا رضا. انشالله مهرنامه بتونه جاي خاليه ايراندخت رو پر كنه... اميدمون فقط به خداست. يا علي

ارسال یک نظر