شهلا لاله را کشته بود

روی کیوسک پر است از نشریاتی که عکس خدیجه جاهد یا همان شهلا را بر روی صفحه اول بزرگ چاپ کرده اند و از اعدامش نوشته اند.در دنیای مجازی هم وضعیت همان است.فقط بی پرواتر و صریح تر. تقریبا واکنش همه یکسان است: ناراحتند، عصبانی اند، افسرده اند، اشکی ریخته اند، به ناصر محمدخانی فحش داده اند و بد و بیراه گفته اند که احتمالا حقش هم هست، برای شهلا دل سوزانده اند، به نظام ناسزا داده اند یا هم با مجازات اعدام مخالفت کرده اند که احتمالا عاقلانه ترین واکنش هم همین بوده است.
اینها را گفتم که بدانید من هم با اعدام شهلا جاهد مخالف بودم.گفتم که بدانید من هم حالم از ناصر محمدخانی به هم می خورد.اما... با خودم می گویم مگر شهلا جاهد زن نبود؟ مثل همین زنانی که پس از اعدام او دارند به ناصر فحش می دهند و او را هرزه و هوسباز می خوانند. همین زنانی که به دنبال احقاق حقوق از دست رفته شان در قانون و این مملکت هستند. دمشان هم گرم.کار بجایی می کنند.
اما کاش این زنان همان موقع که شهلا هنوز زنده بود از او می پرسیدند چرا صیغه مردی شد که زن دیگری را به عنوان همسر در خانه داشت؟ چرا شهلا که خود زن بود حقوق زن دیگری را ... یکی مثل خودش را رعایت نکرد.
قانون مزخرفی است که به مردها اجازه داده چند همسر اختیار کنند. اما مطمئنا قانونی وجود نداشته و ندارد که شهلا را ملزم به ازدواج با مردی کند که زن داشت. خواهشا نگویید عشق بود که حالم به هم می خورد.
شهلا زنی بود که زندگی زن دیگری را از بین برد.اما مجازاتش این نبود.
همه این را می دانیم که ناصر به زور و اجبار شهلا را نگرفته بود.به او تجاوز نکرده بود؛ اگر پای هوسبازی و هرزه گری ناصر در میان است آیا شهلا در این وسط مقصر نبود؟
آیا شهلا فقط عاشق بود؟ هوس نداشت؟
نمیدانم در آن روز صبح؛ نُه سال قبل؛ شهلا لاله سحرخیزان را با چاقو کشت یا نه. اما مطمئنم که شهلا لاله را کشته بود.خیلی قبل از آن...زمانی که به گفته خودش عاشقانه با ناصر محمدخانی زیر یک سقف رفت. زمانی که با او خوابید.زمانی که برایش عشوه آمد. زمانی که برایش غذا پخت. زمانی که به گفته برخی دوستان صبح زمستان قبل از ناصر روی کاسه توالت نشست تا آن را برای عشقش!!! گرم کند.
شهلا لاله را زمانی کشت که خواست همسر ناصر محمدخانی شود.


78 نظرات:

بهانه گفت...

موافقم رضا...
دنیا و ادمهاشو نباید سیاه و سفید دید..

الهام گفت...

از صبح تا حالا دیگه حالم داشت از این قضاوت های یک طرفه که شهلا رو مثل یک فرشته نشون می دادن به هم می خورد !!!

عمو جان واقعا که خوب نوشتی ، دلم خنک شد !

ولی من از صبح دارم به این فکر می کنم که چطور در مملکت ما اجازه می دن یک پسر هشت ساله در محل اعدام یک زن حاضر بشه و حتی چهارپایه رو از زیر پاهای این زن بکشه ! واقعا به عواقب روانی این کار فکر کنید !!!! حالا می خواد این زن قاتل مادر این پسر باشه یا نباشه ! این کار حداقل از نظر من ترویج و نهادینه کردن خشونت و انتقامجویی به یکی از بدترین اشکالشه !!!

مریم گفت...

رضا خیلی قشنگ بود .حرف دلم رو گفتی

دوستی داشتم که زندگیه خودش قربانی همین موضوع شده بود ینی یه زنی اومده بود آوار شده بود رو زندگیش ! جالب اینجاس که بعد از طلاقش خودش هم داشت همین کار رو برای خراب کردن آشیونه ی یه زن دیگه به کار می برد


ای کاش یک طرفه به قاضی نریم ! ای کاش یاد بگیریم کمتر نگاه جنسیتی به موضوع ها داشته باشیم

سمیه گفت...

صد در صد موافقم با این پست! بدجور صد در صد ها!!
حالا نذار دهنم وا شه،خوب نیس پشت سر مرده حرف بزنیم
:))

دلژین گفت...

خوشحالم شما این پست رو نوشتین چون دیگه از اینهمه طرفدار بیخودی شهلا حالم داشت بد میشد...مرسی

اُغلن کبیر گفت...

درسته، بیش‌ترین خیانت را به زنان خود زنان کرده‌اند. البته در همه‌ی مسائل خودی‌ها بیش‌تر به آدم لطمه می‌زنند تا غیرخودی‌ها.
پ.ن: برخلاف این چیزی که اکثراً می‌گن شهلا اعدام نشد، قصاص شد. این دو تا با هم در برخی آثار فرق می‌کنن.

حاج میتی کبیر گفت...

موافقم. متاسفانه این روحیه بین خانمها موج میزنه. همین روحیه آوار شدن سر زندگی یکی دیگه رو میگم... بنظرم بصورت خودآگاه یا ناخودآگاه میخوان برتری خودشون رو نسبت به خانمهای دیگه ثابت کنن.
من هم موارد خیلی زیادیش رو سراغ دارم و بعضی وقتا از شدت بی رحمی خانمها نسبت به همدیگه به شدت متعجب میشم. بین آقایون همچین چیزی خیلی به ندرت اتفاق میوفته...

میچیکو گفت...

حالم بد میشه وقتی به این مسائل فکر میکنم.

س ی م ا گفت...

به شدت باهات موافقم داداش رضا
آدم قضاوت کردن نیستم اما این تجربه رو به چشم دیدم و...
همیشه میگم ما زن ها باید هوای همدیگر و داشته باشیم... اگه معتقدیم مردا چنین و چناند...
آدم پا روی عشقشم میتونه بزاره بخاطر انسانیت...

کف دست گفت...

این روزا کلی پست در اینباره خوندم که ببینم جریان چیه .بهترین تحلیل این پست تو بود .مرسی

مژده گفت...

پست خوبی بود و باهاش موافقم ولی ناصر هم بی تقصیر نیست و هر دو باید مجازات میشدن البته نه اعدام. حرفت رو قبول دارم که شهلا به حق لاله بی حرمتی کرده بود ولی اون یا هر کس دیگه حق نداشت لاله رو از زندگی جدا کنه میتونست از ناصر جدا کنه ولی حق کشتنش رو نداشت و همینطور کسی حق کشتن شهلا رو نداشت باید مجازات میشد. همه ما شاهد بودیم کسی که خیانت میکنه و کسی که باعث این خیانت و ضایع شدن حق کسی میشه هر دو رو زمان مجازات میکنه و احتیاجی به اعدام نبود

زروان ازلی گفت...

مرز عشق و هوس باریکه . مرز قتل و اعدام هم همینطور. همینطور مرز گناهکار و بیگناه . به همین دلیله که از قضاوت بیشتر از هر شغل دیگه ای بدم میاد
@ اغلن
اعدام و قصاص با هم تفاوت ماهوی ندارند. دقیقا متوجه منظورت نشدم . در هر دو حالت یک نفر به حکم قانون کشته میشه و من مخالف اینم . کسی مالک جون کس دیگه ای نیست . میشه مجازات های سخت برای قاتل در نظر گرفت که به اندازه کافی بازدارنده باشه ولی هیچ انسانی مالک جان انسان دیگه ای ولو قاتل نیست

راحله گفت...

مرسی رضا
خیلی خوب بود، به قول مریم حرف دل من رو هم زدی

کرو گفت...

مطمئن نیستم، اما اگه اونطور که شنیده ام شهلا از سیزده چهارده سالگی عاشق محمدخانی شده بوده و اونم راه داده بهش.. اینجوری که باشه، نمیشه از یه دختربچه ی کم سن و سال خیلی انتظار داشت از زن ها و قوانین حاکم بر احساساتشون و باقی مسائل سر در بیاره، با بالاتر رفتن سنش هم انقد غرق تو این عشق بوده که نتونه بکنه ازش

راحله گفت...

من با کرو موافق نیست
دختر سیزده ساله ای که میفهمه عشق ینی چی و میره پیش یه مرد پس از خیلی چیزا سر در میاره من خودم تو سیزده سالگی هنوز عروسک بازی میکردم(مثلن) ولی خوب این چیزی از تقصیر محمد خانی تو این قضیه کم نمیکنه
اینجور اتفاقا دوتا طرف اصلی دارن و هر طرف یه درصدی از تقصیر رو داره

آزاد گفت...

شهلا گناهکار یا بی گناه اعدام شد.لاله کشته شد.محمدخانی اقامت انگلیس گرفت و با دو فرزندش انگلیس زندگی میکند.این یعنی اسلام؟وای به حال محمد اگر دینش این است

اُغلن کبیر گفت...

@زروان
البته از دید شما ممکنه تفاوتی نداشته باشند ولی این اصطلاحات حقوقی‌ند و معنای خاص خودشان را دارند و از لحاظ ماهوی هم کاملاً متفاوت‌ند.

رضا گفت...

@کرو
در مقصر بودن ناصر محمدخانی شکی نیست.اما شهلا از سیزده چهارده سالگی عاشق محمدخانی بود ولی فقط از طریق تلویزیون.

"متهم به مباشرت در قتل لاله سحرخیزان سپس در پاسخ به این پرسش رییس دادگاه که «قبلا گفته بودید در ‌13 سالگی با او ملاقاتی داشتی»، گفت: ناصر در زمین فوتبال بسیار متین و موقر بود و به خاطر علاقه به فوتبال چندین بار از مدرسه به شهرری می‌رفتم تا بالاخره روزی به منزل وی رفتم. او مرا سوار ماشین کرد و پس از نصیحت، شماره تلفن خود را نیز به من داد."

بعد از این اولین صحبت و تماس تلفنی لاله با ناصرمحمدخانی برمیگرده به خرداد 77.زمانی که شهلا به یک فوتبالیست خودش رو یکی از اقوام محمدخانی معرفی میکنه و از طریق او با محمدخانی صحبت میکنه

رضا گفت...

@مژده
ناصر صددرصد گناهکاره.
شهلا هم نباید اعدام می شد.

غزل گفت...

رضا ته دلم باهات موافقم ولی دنیا و مسائلش خیلی خیلی پیچیده تر از این هستن که بتونیم به راحتی در موردشون قضاوت کنیم! اینم بگم که من از خیانت چه از طرف زن چه از طرف مرد متنفرم ولی قضاوت کار راحتی نیست

غزل گفت...

حاج میتی کبیر
باهات موافق نیستم که همچین چیزی بین مردا خیلی به ندرت اتفاق میفته! نمونه ش و همین چند وقت پیش تو میدون کاج دیدیم!

رضا گفت...

@غزل
اتفاقا قصد من هم دقیقا همینه. قضاوت نکردن.گفتم نمیدونم شهلا لاله رو کشته یا نه که البته احتمال قریب به یقین این کار رو کرده بود.
حرفم یه چیز دیگه س.از بعد انسانی.شهلا نباید وارد زندگی لاله می شد که بعد نتونه حسادتش رو کنترل کنه.ناصر محمدخانی هم اونقده گند زده که دیگه نشه اصلا در موردش حرف زد.
تنها قضاوتی که من با اطمینان کامل میکنم اینه که شهلا نباید اعدام میشد.اونم نه صرفا و فقط به خاطر خود شهلا، به این دلیل که با مجازات اعدام مخالفم.

رضا گفت...

@غزل
در مورد میدون کاج حرفت درسته.ولی تاییدکننده همون حرف حاج میتی کبیره.مث میدون کاج به ندرت اتفاق می افته

داریوش گفت...

رضا ان چند وقته خیلی طرفداری یک جانبه از شهلا دیدم و خیلی هم محکومیت یک جانبه ناصر
خیلی خوشحال شدم که یکی هم پیدا شد و نگاهی منصفانه به این قضیه کرد.
تو یه فیلم دیدم که شهلا توی دادگاه گفت یکی به من زنگ زد و گفت که جلوی در خونه ناصر شلوغه و خودت رو برسون اونجا، قاضی گفت کیه و اون جوابی نداد، اینم در حالی که اون موقع ناصر توی آلمان بود و به تهران دسترسی نداشت، ولی شهلا عملا داشت از یک نفر دیگه حمایت میکرد، یا واقعی یا خیالی
تو این قضیه هم ناصر و هم شهلا مقصر بودن ولی به نظر من شهلا مقصر تر بود چو جون یک زن رو گرفت، 2 تا بچه رو بی مادر کرد و یک خانواده رو بی فرزند، حالا چه خودش کشته باشه و یا اینکه مشارکت داشته باشه.
در خصوص میدان کاج هم با بچه ها موافقم ولی همین چند روز پیش یه کلیپ دیگه پخش شد که یه زن وسط خیابون یه مرد رو انقدر با چاقو زد تا طرف مرد و اون هم جلوی چشم پلیس همیشه در صحنه ما

فاطمه گفت...

چقد خوب و جالب قضاوت کردی!
راست می گی!
خوبه یک آقا انقد دیدش منطقی باشه

فاطمه گفت...

منظورم خودتون بودینا!

نیم تنه گفت...

چسبید
کاملا موافقم

ناشناس گفت...

mersi az tahlileton vali man ba edame shahla kamelan movafegh bodam,on hata to zendan ham vaghih bod va aslan neshon nemidad ke pashimone ,vali kheyli delam mikhast shahla ro ba naser edam mikardand.

انسانم آرزوست گفت...

درست شهلا رفت توی زندگی لاله. از این نظر کارش بسیار بد ولی چرا اعدام. چرا ما ایرانیان اینقر متحجر و دلسنگ و انتقام جو هستیم چرا ما زنان فکر می کنیم اگر مرد ما به ما خیانت کرد دیگر دنیایمان تباه شده. ما چرا باید بتوانیم اینهمه ابهامات برونده را نادبده بگیریم موافق علم غیب قاضی شویم مگر شهلا می توانسته با لاله ارتباط داشته باشد قبل از قتل یا هتک حرمت!حوله خیس ته سیگارهاو.... شهلا مرد. آرام گرفت و شما مردم هنوز دارید از اعدام او لذت می برید. خدای شما همان خدای بخشنده مهربان است؟ بس شماها چرا قفط عاشق خونریزی و اعدام و انتقامید. خدا بر کسانی مثل شما مثل خودتان قضاوت خواهد کرد. بترسید از تهمت ناروا. خود قاضی برونده با علم غیبش نظر داده شماها چه میدانید که اینکونه با نظرات همدیگر و تایید هم شادی میکنید بشت سر یک زن کشته شده 8 سال زجر دیده.

دختر ایرانی گفت...

شهلا لاله را زمانی کشت که خواست همسر ناصر محمدخانی شودبا این جمله شما موافق نیستم چون اگر اینطور بخواهیم همه چیزو مطلق ببنداریم دنیا باید سیاه و سفید باشد یا بد یا خوب خوب. شهلا اشتباه کرد رفت به آن زنگی. کار بسیار زشتی کرد همه ی زنان در همه جای جهان کارش را بابسند می دانند. ولی چرا می گویید شهلا لاله را کشت از وقتی این کار را کرد. چرا مگر شما مردان چه هستید که ما اگر زنی را بر ما هوار کنین ما بمیریم. خاک بر سر دخترکان ایران زمین که انقدر از خود ضعف نشان داده اند که خیانت مردشان مساوی با مردنشان تلقی شود. شما مردان چه به خود مطمئن هستید برای همه خیانت بسیار سخت است ولی چرا شما مردان باید تصور کنید بعد از آن زنان خواهند مرد؟هرگز چنین نیست زنان ما کم کم دارند می آموزند که مردی که اینگونه باشد را مثل دستمال کثیفی به دور بیندازند. زنان ایرانی چیزی از مردان کم ندارند.فکر ها را باید شست.

ناشناس گفت...

بنظر من نمیتونی عشق و هوس یا شهوت رو به این صورت از هم جدا کنید.فکر میکنم همه ما به عنوان انسانهای بالغ میدونیم که این دو مکمل هم هستند.اگر شهلا قاتل لود لاید مجازات میشد.البته من با اعدام مخالفم.اعدام یعنی خشونت در برابر خشونت.

ناشناس گفت...

شهلا زنی بود که از عشق کور شده بود چرا شما حالتان از عشق به هم میخوره.این امکان وجود نداره که کسی از عشق دیوانه بشه؟چرا که نه؟به نظر من شهلا تعادل روانی درستی هم نداشته کسی که نیمه شبها مرتب با مبایل این مرد تماس میگرفته که فقط بهش بگه دوستش داره.به نظر من لاله صبوری زیادی به خرج داده باید همون وقتی که احساس کرده همسرش بهش خیانت میکنه عزت خودش رو در خلاصی از این زندگی حفظ میکرد اما با تحمل این مرد هوسباز زندگی خودش رو به تباهی کشوند
متاسفانه ما زنها در این موارد خودمون رو به نفهمی میزنیم میگیم یه هوس زود گذره دوباره برمیگرده و بهتر به روی خودمون نیاریم اما فکر نمیکنیم اونطرف هم یه انسان هست با هزار جور رفتار پیش بینی نشده

ناشناس گفت...

man movafegham ba jn matlab .sara az stockholm

ناشناس گفت...

سلام
ممنون از کامنت هاتون
وجدانا" یکم منصف باشیم وقبل هر کاری به وجدان وعقل رجوع کنیم. کشتن در هر دوحالت غلطه مگه ما خدایم جون بدیم یا بگیریم .ناصر اشتباه کرد که از شهلا استقبال کرد

ناشناس گفت...

موافق نیستم.
شهلا حق داشت هرمردی رو دوست داشته باشه.
تعهدی به لاله و هیچ زنی نسپرده بود که به شوهر یا نامزد او دل نسپره.
در این میان ناصر ه که متعهد بوده و نباید به عهد خود با لاله خیانت میکرده.
ناصره کاپ اخلاق از معصومیت شهلا اعتماد لاله ناشفاف بودن قانون و اقبال جامعه هواداران فوتبال سوء استفاده کرد. س ف

ناشناس گفت...

"ناراحتند، عصبانی اند، افسرده اند، اشکی ریخته اند، به ناصر محمدخانی فحش داده اند و بد و بیراه گفته اند که احتمالا حقش هم هست، برای شهلا دل سوزانده اند، به نظام ناسزا داده اند یا هم با مجازات اعدام مخالفت کرده اند که احتمالا عاقلانه ترین واکنش هم همین بوده است"

مساله دفاع از شهلا نیست، مساله دلسوزی برای او به دلیل زندگی در جامعی است که شهلا قربانی سنتها و قوانینه آن شد. تمام واکنش هایی که ازشون گفتی،... توش چیز عجیبی نمیبینم !

شاید انتظار داشتی که به شهلا هم فحش داده بشه ،.... که البته اگر دنیای مجازی رو خوب بگردی اون رو هم پیدا میکنی

ناشناس گفت...

همون س - ف بالا هستم.
اکر دادستان بودم ناصر رو به کیفر خواست فوق به محکمه میبردم. اگرچه اودر محکمه وجدانش محکوم شده همین که در ایران زندگی نمیکنه به مفهوم ترک تابعیت از جامعه ایست که در اون قدر و منزلت نداره. یقین کنید او نزد فرزندانش و فرهیختگان قطری هم بی مقداره.
چه روزگار نکبت باری را تجربه خواهد کرد.

ناشناس گفت...

درسته چرا که بی اخلاقی بی اخلاقی ست. کار شهلا هم ضد انسانی بود اما مجازاتش همانطور که گفتید اعدام نبود. من هم فکر نمی کنم که شهلا تماما یک قربانی بود. انتخاب او این بود که با این مرد به هر قیمتی باشد و همین کار را هم کرد. به قیمت جان دیگری و خودش.

رضا از انگلیس گفت...

سلام به همگان
این روزها باب شده هر کس را در ایران مجازات میکنند ، عده ایی از آن طرفداری کنند و عده ایی سر نا سزا گویی را قوت بخشند و هی با فحش و ناسزا دلی خنک کنند.... طرف با ایجاد رعب و وحشت امنیت را از مردم گرفته حالا به بهانه فقر اقتصادی و یا کارش هتک حرمت از زنان و دختران معصوم است ....آفتابه به گردنش می اندازند ...میگویند تف به جمهوری اسلامی ...کاریش ندارند می گویند تف به این نظام که امنیت هم نمی تونه برقرار کنه... با با دریست آدم فقیر میشه اندشه هاشم حقیر میشه اما نه اینقدر که به هر بهانه هر کاری کرد....
خدا انسانها را برای ندانم کاریهایشان بازخواستی نمیکند .... گنه کار کسی است که میداند عملش خطا است باز هم انجام میدهد... شهلا خانم هم چه قاتل و چه بی گناه جای دوری نرفته..... فکر قضاوتهای ببیجای خودمان باشیم. هی آتیش بیار معرکه نگردیم

ناشناس گفت...

نظر خیلی خوبی بود،اما عمق فاجعه بیش از کشته شدن ۲ زن است،یک جامعه در گیر این فرهنگ غلط است دقیقا یک زن وقتی کشته شده که او را نادیده گرفتند ،چه شهلا و چه ناصر چه قوانینی که به مرد اجازه چند همسری و خیانت داده است ،حالا در اینکه مجازات اعدام به هر صورت یک قتل است ،انتقام است ،کودکی که باید صندلی از زیر پای محکوم بکشد،و بانی این قتلها خود باید ۲ کودک را تربیت کند ،همه اینها باید اصلاح شود

ناشناس گفت...

du sagt die wahrheit ,reza.

ناشناس گفت...

خیلی ممنون از نظر متفاوت شما. ما ایرانیها جدا انسانهای غریبی هستیم. تا کسی زنده هست یا از او خوشمان نمی آید یا نسبت به او کاملا بی تفاوت هستیم .. اما زمانی که می میرد برایمان عزیز می شود... انواع و اقسام خوابها را برایش می بینیم و امامزاده اش می کنیم! اگر کسی در خیابان با ما تصادف کند از عصبانیت می خواهیم خفه اش کنیم ولی انتظار داریم یک خانواده دردکشیده، از خون فرزند مثله شده شان بگذرند!!!
من می گویم که در این قضیه هم لاله مقصر بود که مطمئنم از خیانت شوهرش مطلع شده بوده و خودش را به نفهمیدن زده... مگر می شود یک زن از ارتباطات شوهر خودش تا این حد بی خبر باشد؟؟ این یک نوع حماقت بود که نامش را "گذشت" در زندگی زناشویی گذاشته اند... حداقل می توانست خودش و فرزندانش را نجات دهد. شهلا هم مقصر بود که با حماقت سعی کرد کمبودهای درون خودش را با سوار شدن بر زندگی دیگران التیام بخشد و نام این حماقت را عشق گذاشت. از شما می پرسم آیا مردی که نمی تواند تکلیف خودش را در زندگی با همسرش مشخص کند، (اگر ناراضی است برود و اگر راضی است به آنچه دارد واقعا راضی باشد) آیا می تواند پشت و پناه زن صیغه ای خودش باشد؟؟؟! یعنی شهلا نمی فهمید که این زندگی پنهانی نکبت بار فقط وسیله ارضای هوس معشوقش! شده است؟ البته که می فهمید و همین او را به مرز جنون رساند. نیازی به شرح تقصیر ناصر هم نیست که از حد گذشت و به گردن هوس خودش آویخت و زندگی خودش و دو خانواده دیگر را متلاشی کرد. اما خودمانیم آیا او تنها مرد هوسباز جامعه ماست؟ در همین لحظه فکر می کنید چند نفر مثل او وجود دارد که حتی از این قضیه عبرت هم نگرفته اند؟! درد ما ریشه در حماقتهای خود ما دارد. باید این را بپذیریم.

رضا گفت...

ناشناس عزیز
من نه در مورد شهلا، نه در مورد ناصر و نه در مورد لاله قضاوت نمی کنم.
شهلا وارد زندگی یک زن شد و این به خودی خود کار نادرست و ناشایستی است.درسته که حق داشت عاشق هر کسی که میخواست بشود اما حق نداشت زندگی کس دیگری را با ورودش خراب کند.
یادمون باشه که مشت ما کاملا آزاده تا وقتی که به چونه یکی دیگه اصابت نکنه.

رضا گفت...

ناشناس عزیز
در مورد ناصر محمدخانی چیزی ننوشتم چون خیانت او و جرم و گناه او اثبات شده تر و آشکارتر از اونیه که من بخوام دوباره در موردش توضیح بدم.کاملا واضح و روشن و مبرهنه.حداقل در اصل قضیه گناهش کمتر از شهلا نیست.در مورد قتل لاله اما نمیدونم.

رضا گفت...

ناشناس عزیز
کشتتن در برابر کشتن غلطه و من مخالف اعدامم مگر در موارد خاص.
این که چند بار در متن گفتم شهلا لاله را کشت منظورم قتل او نبود.چون در این مورد آگاهی ندارم.قاضی؛ وکیل و دادستان باید در این مورد نظر میدادند.منظور من خراب کردن زندگی لاله بود، از هم پاشوندن یک زندگی بود که حتما لاله براش زحمت زیادی کشیده بود.
ناصر مقصر بود بدون شک.اما شهلا هم بی نقصیر نبود.

رضا گفت...

دختر ایرانی
منظورم از آن جمله دفاع از لاله بود.همین.بدون شک لاله هم زنی است هم چون شهلا.مرد نیست.فکر نمیکنم در هیچ جای متن از مردان دفاعی کرده باشم.گفتم ناصر گناهکار است.مقصر است و به اندازه کافی هم به این موضوع پرداخته شده.

ناشناس گفت...

احسنتکم الله!

ناشناس گفت...

دوست عزیز، مطلب شما قابل احترام، اما اگر شهلا عاشق یک مرد زن دار شد، اگر خواست همسر او شودو زندگیش را مال خود کندو.... قبول کار زشتی است، اما چرا ناصر محمد خانی در برابر خواسته های شهلا زانو زد.
لطفا دوستان قضاوت یکطرفه نکنید

رضا گفت...

ناشناس
حرفت درست است.خیانت ناصر آشکار است.
حرفم چیز دیگریست.ناصر خیانتکار و عیاش و هوسباز ...شهلا چرا باید بپذیرد؟
این همان دید شماست البته از آن طرف دیگر.

U313.ir گفت...

حقیقتا شما ضدانقلابها تروریستید
دور و برتون یا قاتلین هستند یا فواحش و مفسدین فی الارض

امیدوارم شما ضدانقلابها نابود بشید
درد و بلای سید علی تو سرتون

ناشناس گفت...

امیدوارم همه کسانی که با قصاص مشکل دارند یک مورد براشون پیش بیاد تو بفهمند از این غلطا نکنن

احتمالا در اینصورت بغیر قاتل تقاضای قصاص تمام خانواده طرفو میکنین

ناشناس گفت...

خیلی از دختران و زنان جامعه بعلت فقر فرهنگی و مالی دست به چنین رفتارها می زنند و هیچکس نمی خواهد ریشه یابی کند چرا براحتی یکی با مثلا فوتبال انقدر متشخص میشه یا الان اگر زنی با بچه یا بدون بچه بی سرپرست بشه باید برای بقا چه مسیر های نابابی را طی کنه که شاید روی آب بمونه برین کلاهتون بگذارین بالا تر این مائیم که با بیخودی با برزگ نمایی دیگران بعلل واهی و چشم پوشی از احقاق حقوق دیگران در این جریانات صددرصد سهیم هستیم

رضا گفت...

آقا یا خانم U313.ir
از کجای متن و کامنتها برداشت ضدانقلابی کردید؟بعد منظورتون از شما ضد انقلابها کیه دقیقا؟

يك مامان . گفت...

رضا: كشتن در مقابل كشتن غلطه مگر در موارد خاص !!! دوست عزيز همين آيتم مگر در موارد خاص هست كه قوانين اسلام رو چنان خونريز كرده. دروغ حرام است مگر اينكه بتواند آبروي انساني را نجات دهد. قتل حرام است مگر .... خيانت حرام است مگر ..... غيبت حرام است مگر .... دروغ حرام است مگر اينكه .......
دوست عزيز بيا ما ديگه اشتباه گذشتگان رو تكرار نكنيم .

رضا گفت...

ناشناس
البته فکر کنم در این مورد فقر مالی نقشی نداشته.فقر فرهنگی البته بسیار برجسته بوده و این فقر فرهنگ نه فقر به شهلا و ناصر که به کلیت جامعه برمیگرده.

ناشناس گفت...

in vazeiyat ba eshgh tojih nemisheh faghat va faghat ba rohieh moftkhori zanha keh beh khater inkeh mard ro beh cheshme kiseh pool va nan avar mibinan tojih misheh vaseh hamin ham hazeran az divare khoonei zane digei bala beran va zaneh dovom beshan

محمد گفت...

اشتباه نوشته بودند كه فرزند لاله در محل اعدام حضور داشته برادر لاله چهارپايه رو انداخته
به نظر من ناصر محد خاني مقصره و پدر و مادر لاله هم تقصير دارند البته خود شهلا هم بي تقصير نيست
ولي به هر حال اين داستان بسيار غم انگيز است بسيار

ناشناس گفت...

سلام
اجازه بدهيد به عنوان يک زن که اتفاقا براي حقوق زنان هم تلاش مي کند با شما مخالف باشم.علت مخالفتم ساده است خيلي ساده آنقدر ساده که شايد از کنار نظر همه بگذرد اما ديده نشود. کافي است به سن شهلا جاهد نگاه کنيد برگرديد به سالي که با ناصر محمدخاني آشنا شده است چند سالش بوده؟ يک دختر به اين سن با همه بستگي جامعه ما به راحتي اغفال مي شود ومورد سو استفاده قرار مي گيرد. سو استفاده فقط تجاوز نيست فقط به زور کسي را وادار به کاري کردن نيست سو استفاده گاهي اشکال بسيار ساده‌اي دارد اما زندگي دو انسان (لاله و شهلا) را به آتش هوس ديگران مي سوزاند. شهلا قرباني سو استفاده اي شد که شايد امروز بسياري از زنان در ايران قربانيش مي شوند دختري به سن او حتي نمي فهميد که ورود به چنين رابطه‌اي (در کشوري که زنان هيچ نوع امنيتي ندارند و هيچ ارگاني حمايتشان نمي کند) چه هزينه‌اي برايش دارد امادر چنين جوامعي يک زن که در آغاز وعده‌هاي چنين مردي را باور کرده مجبور است تا آخر اين راه را برود هر چند در آغاز خودش نمي دانسته قدم در چه راهي مي گذارد. پس نه آنچه لاله را کشت سالها پيش نخست شهلا را کشته بود

رضا گفت...

مامان
دقیقا با حرفت موافقم.اون مگر رو در مواردی مث بیجه و خفاش شب گفتم.حتی در آمریکا هم از این دست اعدام ها داریم.با اعدام مخالفم.این شاید جمله بهتری باشه.
ولی به نظر تو در مواجه با این موارد باید چه بکنیم؟ کسی مثل قاتل سریالی قزوین که 9 زن رو کشته و اگه گرفتار نمی شد این کار رو ادامه می داد چه باید کرد؟

ناشناس گفت...

ببخشید دورو بره شما میشه بگین کیان؟ سید علی که قاتل نیست نه؟ حتمن فرشته است ، شما مشغول باش خودتو اذیت نکن عزیز

Maryam گفت...

خانه ز بنیاد ویران است. من با شما اصلان موافق نیستم. تو همه جایی دنیا بین همه جوامعه خیانت زن باه مرد و مرد با زن وجود داره. ولی در کمتر جامعه مثل ایران با این ناهنجاری برخورد میشه. شهلا خیانت نکرده بود اون ناصر بود که خیانت کرده بود دوم اینکه هر کاری که شهل کرده بود ۹ سال زندانی براش کافی نبود؟ مساله اینجاست که هیچی دیگه واسه ما ایرانیها ارزش نداره بس که خشونت میبینیم عادت کردیم. همه دا رن عدا م محکوم میکنن بعدشما همه رو محکوم میکنید یه bahs دیگرو باز میکنید که خودش کلی اما اگر داره. کله سیستم بابا مشکل داره.

رضا گفت...

ناشناس
البته کاملا حق داری که مخالفم باشی.مخالف بودنت رو قبول دارم.وای آشنایی با رابطه فرق داره.آشنایی شهلا با ناصر در اون سن فقط از طریق تلویزیون بوده.
اولین رابطه تلفنی این دو برمیگرده به سال77 یعنی 4 سال قبل از قتل و زمانی که شهلا 27 سالش بوده.
این رابطه هم اینجوری شروع شد که شهلا شماره یکی از فوتبالیستها رو گیر میاره و به اون میگه که از اقوام ناصر محمد خانیه و از طریق اون با ناصر صحبت میکنه

رضا گفت...

مریم عزیز
دقیقا موافقم باهات.منم نگفتم شهلا خیانت کرده بود.ناصر خیانت کرده بود دوست عزیز.
شهلا اگر جرمش فقط ورود به زندگی لاله باشه شاید همان 9 سال زندان هم زیاد باشه.اعدام هم حقش نبود به هیچ وجه.
ولی این وسط یه زن کشته شده و به قتا رسیده.لاله رو فراموش نکنید.اون هم یک زن بود

ناشناس گفت...

salam mikhastam begam bachehaye lale aslan az qatar be iran nayomadam baradare lale sandali ro keshid

رضا گفت...

ناشناس عزیز
کاملا درسته.این خبر به اشتباه بین بعضی ها دهان به دهان چرخید.در حالی که در همون خبر اول اعلام شده بود که برادر لاله این کار رو کرده

محسن گفت...

از مقالت در کل خوشم اومد هر جند که کسانی که از شهلا دفاع میکردند به این خاطر بود که از شیطنتِ جوانی به اعدام رسید. مطمئنااگر امروز زنده بود و بخشش خورده بود در مورد مجازات خفیف تر اون کمتر صدای اعتراضی بلند میشد.

در جواب اون ناشناس که فرمودند:
"امیدوارم همه کسانی که با قصاص مشکل دارند یک مورد براشون پیش بیاد تو بفهمند از این غلطا نکنن
احتمالا در اینصورت بغیر قاتل تقاضای قصاص تمام خانواده طرفو میکنین"
اول حالا چرا امیدواری؟ مثلا دلت خنک میشه؟
دوم مگر توی کشورهایی که حکم اعدام رو برداشتن چه مشکلی ایجاد شده؟ خانواده مقتول توی اون کشورها مثلا دلش خنک نشده؟ یا جامعه تنبیه نشده؟
سوم اینکه اگر تصمیم در مورد زندگی و مرگ یک نفر به جای دادگاه بی طرف دست خانواده داغدار باشه که با نفرت تمام از قاتل میخواد تصمیم بگیره نتیجش همین بحرانی میشه که توی جامعه ما بعد از مرگ شهلاهست. حالا یک جامعه از خانواده مقتول شاکی هست که چرا رضایت ندادند! در صورتی که اگر همین شهلا حبس ابد خورده بود 3 تا خوبی داشت. هم اینکه ممکن بود اصل قضیه (اگر غیر از این بود) معلوم بشه و هم اینکه هیچ کس خانواده لاله رو سرزنش نمیکردو هم اینکه شهلا به جزای کارش رسیده بود.

چهارم بهتر هست که انسان به نقش جامعه در بزهکار کردن افراد هم توجه کنه. هیچ قاتلی قاتل به دنیا نمیاد و کسانی هم که قاتل نبودند شاید در شرایطی قرار نگرفتند که بخوان امتحان پس بدندوگرنه ممکن بود (تاکید میکنم که ممکن بود) که قتل هم مرتکب بشند.
پس ای کسانی که از اعدام قاتل دفاع میکنید و دلیل می آورید که اگر یکی از عزیزانتان کشته میشد شما هم قصاص میکردید، بدانید که ممکن هست یکی از همین عزیزانتان که اطرافتان هست(شاید هم خودتان!) مرتکب قتل شود.آیا هنوز به اعدام معتقدید تا دل خاندان مقتول آرامش پذیرد؟
ای کشته که را کشتی تا کشته شدی زار
تا باز کجا کشته شود آنکه ترا کشت
و این داستان با یک بخشش خاتمه میافت!

رضا گفت...

مرسی محسن

یک دوست گفت...

دوست عزیز! با مطلبی که نوشتی‌ بسیار موافقم. ولی‌ خواهش می‌کنم از واژه نادرست "خواهشاً" که از افزودن تنوین عربی‌ به واژه "خواهش" فارسی ، به اشتباه ساخته شده است خودداری کن. قبول کن دیدن چنین اشتباهی‌ از قشر فرهیخته ما که چنین مطلب پر مغزی می‌‌نویسد شایسته نیست. با سپاس

ناشناس گفت...

donyaye poshali

رضا گفت...

دوست عزیز
ممنون از توجه شما.فک کنم بهتر باشه بنویسم خواهش می کنم
.ابن کلمه نباید تنوین بگیره اصلا.
ممنون

ناشناس گفت...

به جای این همه وقت گذاشتن روی این مورد که متاسفانه با مرگ دو زن پایان گرفت به این بپردازیم که مشکل اصلی کجاست و آیا این آخرین مورد بود.
مسئله و معضل اصلی همانا وجود حکومت نحس و جنایتکار و زن ستیز حاکم است که تا سرنگون نشود ایران روزهای بدتر از این را به خود خواهد دید.
دامن زدن به این مطالب کمکی به حل مسئله نمیکند حال میخواهد شهلا بیگناه بوده باشد یا گناهکار.
مرگ بر حکومت آخوندی و دیکتاتور حاکم

ناشناس گفت...

kheili ghashang neveshti.in hamoon harfe dele man bood heyf ke ghalame to ro nadaram.mersi

ناشناس گفت...

چه عجب نمرديم يه ادم منطقي تو ايران ديديم

ناشناس گفت...

ممنونم از همه ی دوستان

علیرضا گفت...

سلام به همه من دورا دور از این موضوع با خبر بودم و بعد هم سعی کردم اطلاعاتمو از روی کامنتهای شما دوستان تکمیل کنم بچه ها چقدر درمورد دونفر که اصلا ً توی شرایط خاصشون نبودین قضاوتهای تند میکنین همه ما تو زندگی کارهائی میکنیم که به نظر خودمون درست ولی از نظر دیگران اشتباه هیچکس تا در شرایط اص اونا قرار نگیره حق نداره در موردشون قضاوت تند بکنه بهتر نیست به کارهای خودمون نگاه کنیم و ببینیم تو چندتاش داریم خودمونو با دلائل مختص خودمون تبرئه میکنیم یه خواهش دیگه ام دارم اونم اینه که انقدر مسائل تبدیل به دعوای جنسیت نکنید همه ما انسانیم فقط با ساختارهای متفاوت روحی و جسمی مرد و زن هردو حق یکسان دارند ولی شکل وروحیه و ذات یکسان هرگز.بچه ها یه ریزه به کارهای خودتون فکر کنید هیچ کدوممون فرشته نیستیم بهتر نیست از خودمون شروع کنیم.
ممنون ببخشید طولانی شد

ناشناس گفت...

خیلی از ما آگاهانه یا ناآگاهانه به تحسین و ترویج خشونت سرگرمیم.مشغولیم به دعواهای من زنم و تو مردی.واین بازی می تواند تا ابد ادامه یابد.
وطوماری از این نوشته های ما ساخته شود که با آن خط استوای دیگری دور زمین بسازیم.این حق همه ی ماست که حرف هامان را بزنیم.
فقط یک سوال:اگر روزی به احتمال بسیار بسیار ضعیف ، شما لاله ، شهلا یا ناصر بودید ، آنگاه چه نگاهی داشتیدو عدالت را در چه می دیدید؟
انگشت اتهام را که به سوی دیگران نشانه رفته اید در دست دیگرتان نگه داریدو کمی به قوانین نانوشته ی انسانی بی اندیشید.

لیلا فتحی گفت...

من کلاً از مردها و زنهایی مثل ناصر و خدیجه متنفرم.نمیتونم تحلیل کنم خانواده لاله چطور توی صورت زشت و منفور ناصر نگاه میکنن و چطور اونو پذیرفتن،اما بهر حال مردها و زنهای خانه خراب کن واقعاًحقشونه که بمیرن.دلمون باید برای مظلوم بسوزه نه ظالم.

لیلا فتحی گفت...

الان دوره زمونه یه طوری شده که ما به اسم منطق و عدالت!!! از نا حق دفاع میکنیم.اسمش رو هم میگذاریم ابراز عقیده دور از احساسات!!؟؟ غافل از اینکه گاهی قلب بسیار سریعتر و دقیقتر از مغز عمل میکنه.مادری که بچه اش در حال غرق شدنه فکر نمیکنه چه راهی برای نجات بهتره،اون فقط خودشو به دریا میزنه.پس یادمون نره که مظلوم مادر لاله است و بیخودی برای بقیه اشک نریزیم.

ارسال یک نظر